سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نگاهی به الزامات کنشگری جریاناتی که نامزد انتخاباتی ندارند!
علی تاجرنیا، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره انتخابات گفته است:
"این یکی از ضعفهای سیستم انتخاباتی در کشور ماست که یک جبهه سیاسی نمیداند که آیا کاندیدای مطرح او در انتخابات اجازه حضور پیدا خواهد کرد یا نه و یکی از مهم ترین تهدیدهایی که در انتخابات وجود دارد این است که از نقطه شروع یک عده از تایید صلاحیتشان اطمینان دارند و میتوانند کار خودشان را شروع کنند در حالی که یک جبهه سیاسی دیگر در اما و اگرها تا پایان تایید صلاحیت خواهد ماند."[1]
*کنایههای تاجرنیا به جریانات انقلابی و ایضا به شورای محترم نگهبان در حالی است که اولا اتفاقاتی مثل ردّ صلاحیت دکتر علی لاریجانی در انتخابات سال 1400 نشان داد حتی جریانات انقلابی هم نمیتوانند از احتمال قطعی تأیید صلاحیت برخوردار باشند و همه چیز منوط به تصمیمات شورای نگهبان است.
پس کنایه تاجرنیا کلا مردود و حرف او باطل است.
در اظهارات تاجرنیا اما یک عقلانیت بزرگ هم مورد تغافل واقع شده و آن اینکه انگار کنشگری جریانات و احزاب سیاسی منوط به تأیید صلاحیت نامزد رسمی است!
این انگاره و این حرف غلط که عملا تئوریزاسیون "مشارکت مشروط" یا همان تحریم انتخابات محسوب میشود اما در حالی است که کنشگری احزاب و طیفها باید کنشگری انتخاباتی و سیاسی باشد و نامزد داشتن یا نداشتن فرع ماجراست.
به این معنی که گروهها و احزاب؛ نامزد داشته باشند یا نداشته باشند اما باید اولا در انتخابات حضور داشته باشند، ثانیا مردم را به مشارکت فرا بخوانند، ثالثا دلایل و فواید مشارکت را برای مردم تبیین کنند و رابعا بهترین گزینه از بین نامزدهای موجود را بر اساس کارنامه به مردم معرفی کنند.
اینکه نامزد مطلوب، وابسته به حزب آنها باشد یا نباشد مسئله دیگریست...
متأسفانه جبهه اصلاحات 3 انتخابات گذشته را بر اساس همین "مشارکت مشروط" بصورت رسمی تحریم کرده و مرتکب بزرگترین خیانت به ساحت دموکراسی و نظام مردمسالاری دینی شده است.
***
ضرورت انتخاب رئیسجمهوری با اولویت اقتصادی
فردی به نام حجتالاسلام گرجی که گفته شده از اساتید حوزه علمیه است به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری رسا درباره خصلتهای رئیسجمهور و دولت آینده گفته است:
"اولین ویژگی برای دولتی که سرکار میآید این است که باید به دغدغههای فرهنگی حضرت آقا اعتقاد داشته باشد."
او میافزاید: متاسفانه در دولتهای گذشته دولتهایی بودند که به نظرات و فرمایشهای رهبر معظم انقلاب در زمینه فرهنگی اعتقادی نداشتند، اگر دولتی در عرض نگاه امامین انقلاب به فرهنگ قرار داشته باشد دغدغههای فرهنگی امامین انقلاب را در جامعه پیاده نخواهد کرد؛ اولین ویژگی برای دولتی که میخواهد سرکار بیاید اعتقاد راسخ به دغدغههای فرهنگی رهبر معظم انقلاب است. دولت آینده باید اعتقاد راسخ داشته باشد که در سایه رفع دغدغههای رهبر معظم انقلاب جامعه ای سالم، بانشاط و سرشار از امید خواهیم داشتِ؛ نقش فرهنگ در جامعه، نقش روح جامعه است و بهترین الگو برای ایجاد نشاط و پویایی فرهنگی جامعه، اجرایی کردن فرامین رهبری در بحث فرهنگ است.
این فرد همچنین گفته است: برای برطرف شدن مشکلات موجود و رسیدن به سعادت و جامعه ایمانی، سالم و دارای رفاه باید به فرمایشات فرهنگی رهبر معظم انقلاب عمل شود.[2]
*قبل از هرچیز توجه شود که مفهوم دولت و ریاستجمهوری یک مفهوم جامعالاطراف است و از تمام مقولات فرهنگ و سیاست و اقتصاد و امنیت در آن یافت میشود.
در عین حال اما باید به یک نکته مهم در این میان توجه کرد و نقد ما به حجتالاسلام گرجی نیز از همینجا آغاز میشود...
و آن اینکه مردم همواره باید بر اساس اولویت مشکلات جمعی خودشان به نامزدهای انتخاباتی نگاه کنند و نامزدی که با آنها هماولویت است را بر اساس بهترین کارنامه مشخص کنند.
یعنی فیالمثل در شرایط اکنون که دچار گرانی گسترده و لاغر شدن سفرههای معیشتی هستیم؛ مردم برای انتخاب نامزد اصلح باید در وهله نخست به کارنامه و برنامه اقتصادی نامزدها نگاه کنند و نسبت آنها را با مشکلات اکنونشان بسنجند. آنگاه دست به انتخاب بزنند.
زیرا رأی خوب و انتخاب اصلح در اصلیترین معنای خود این است که فردی متناسب و متناظر با شرایط روز جامعه انتخاب شود.
از این رهگذر مشخص میشود که نظر آقای گرجی نظر درستی نیست زیرا اولویت مردم در شرایط فعلی "اولویت اقتصادی" است نه فرهنگی.
با عنایت به صدر مطلب مبنی بر اینکه دولت و شخص رئیسجمهور باید جامعالاطراف باشند و به همه موضوعات توجه داشته باشند لکن مشکل مردم در شرایط فعلی مشکل اقتصادی و نبود کارآمدی است. فلذا رئیسجمهوری هم که انتخاب میشود باید با اولویت اقتصادی انتخاب شود و در کنار آن فرهنگ را هم به پیش ببرد.
طبعا در شرایط بهتر اقتصادی؛ فضای فرهنگ نیز با شکوفایی بیشتری مواجه خواهد شد و این منطق نگاه به جامعه است.
***
"چپهای تحریمی" میآیند؟!
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات در اظهاراتی پیرامون انتخابات آتی گفته است: اگر جریان اصلاحات کاندیدایی را داشت در انتخابات هم مشارکت فعالی خواهد داشت، در غیر این صورت تکلیف این جبهه مشخص است و نمیتوان از جبههای که متشکل از 31 حزب است اما امکان معرفی یک کاندیدا را ندارد، توقعی خاص را داشت.
به گزارش اعتمادآنلاین، او همچنین تصریح میکند: اصلاحطلبان اعلام کردهاند در این انتخابات به صورت مشروط شرکت میکنند. شرط اصلاحطلبان هم این است که نامزدهایی که موردنظر خود جبهه اصلاحات هستند، یعنی با مبانی و معیارها و شاخصهای مجمع عمومی جبهه اصلاحات، هماهنگ هستند، افرادی را انتخاب کند.[3]
در همین حال، خانم آذر منصوری، دبیر کل جبهه اصلاحات نیز در اظهاراتی گفته است: ما میگوییم به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم، در صورتی شرکت میکنیم که کاندیدای برآمده از خرد جمعی اصلاح طلبان امکان حضور در انتخابات را داشته باشد.
*این اظهارات صراحتا به معنی "تحریم انتخابات" در صورت تأیید نشدن سه نامزد اصلاحات (جهانگیری، پزشکیان و آخوندی) است.
جالب آنکه مردم باید بدانند علیرغم موضع چپهای تحریمی که در بالا اشاره شد لکن "چپهای نجیب" با این تصمیم موافق نیستند و قصد دارند با حضور در انتخابات از یک نامزد کارآمد حمایت کنند.
معتقدان به تحریم در ستاد اصلاحات، با این اقدام مرتکب یکی از بزرگترین خیانتها به ساحت مردمسالاری اسلامی شدهاند و مشخص نیست نظام اسلامی چه برخوردی با این رفتار داشته باشد؟
اقدام جبهه اصلاحات همچنین نارضایتی جوانان اصلاحطلب را نیز در پی داشته است و آنان به دلیل سابقه فعالیت سیاسی خود که کنشگری انتخاباتی هم لازمه آن است؛ از تنگنای ایجاد شده به شدت ناراضیاند.
به نظر میرسد چپهای نجیب و مشارکتجو در انتخابات آتی خط فاصله عمیقتری را با جبهه اصلاحات و رویکرد چپهای تحریمی اتخاذ کنند.
محمد عطریانفر، از معاریف حزب کارگزاران چندی قبل در واکنش به فایل صوتی خاتمی که گفته بود تا این شورای نگهبان هست ما در انتخابات شرکت نمیکنیم، گفته بود:
"خیلی باور ندارم که چنین صحبتهایی که در محافل خصوصی میشود، ملاک داوری و تصمیمات جریان اصلاحات باشد... اصلاحطلبان همچنان نسبت به مقوله انتخابات واکنش مثبت دارند و نمیتوانند انتخابات را از دستور کار خود حذف کنند، اگر بگوییم اصلاحطلبان انتخابات را از دستور کار خارج میدانند، یعنی اصلاح طلبان سیاستورزی را بوسیده و کنار گذاشتهاند."[4]
در اقتفای تحلیل مذکور، بیان این نکته هم ضروریست که به نظر میرسد ستاد اصلاحات بصورت تعمدی اقدام به انتخاب آقایان آخوندی، پزشکیان و جهانگیری کرده است. زیرا احتمال تأیید صلاحیت این سه نفر بسیار پایین است.
چه اینکه جبهه اصلاحات میتوانست به گزینه بهتر، رأیآورتر و البته با احتمال بالاتری از تأیید صلاحیت یعنی دکتر همتی رو آورد که البته این کار را نکرد.
گزارههای فوق به این معنی است که جبهه اصلاحات از هماکنون کمر به تحریم انتخابات بسته است.
البته این یک نظر است که در ساحت سیاست و با توجه به گزارههای تحلیلی ذکر شده؛ میتوان در مقطع قبل از اعلام نهایی اسامی تأییدشدگان آنرا ابراز کرد.
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1490067
2_https://rasanews.ir/003BNr
3_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-662682
4_ mshrgh.ir/1605951